فرم اصیل

بردگی یعنی دیگری فکر کند و تصمیم بگیرد و من عمل کنم t.me/formasil

فرم اصیل

بردگی یعنی دیگری فکر کند و تصمیم بگیرد و من عمل کنم t.me/formasil

فرم اصیل

در گذر از مسیر پر پیچ زندگی، شاید رها کردن خرافات و تعصبات گره خورده به عقاید ضعیف و وهمی بزرگترین کار باشد
همه ی ما خواسته ،ناخواسته درگیر چنین مشکلی هستیم
امتحان کن!!
آیدی تلگرام t.me/formasil

نویسندگان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بیدل دهلوی» ثبت شده است


نمی دانم...هر چه می خواهم از تو ننویسم، نمی شود....از بس به خودم گفته ام بس است دیگر! تا کی قرار است که منتظر بر در بنشینی و نخواهی بفهمی که آن خانه دو در دارد...

(تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد)

ولی چه سود!! اگر قرار بود که با دو سه تا استدلال و تلقین نظرش عوض بشه که اسمش دل نبود...دل است دیگر


(بس حلقه زدم بر در و حرفی نشنیدم

من هیچکسم یا که در این خانه کسی نیست)


مدتی بود با خودم کلنجار می رفتم که برای کی می نویسی؟؟ اصلا برا کسی مهمه؟ اصلا کی حوصله داره این روزا بیاد متن اینجوری بخونه؟

ولی خودش میدونه که دست خودم نیست..همه ی این جوش و خروش و بی قراری هام برای اونه

(صد سفره دشمن بنهد طالب محبوب(مقصود)

باشد که یکی دوست بیاید به ضیافت)

دیر نیست اون روزی که یه گوشه تو یه جنگل ساکت و تاریک یا تو  کویر پهناور شایدم کنار یه آبشار بلند و پر سر و صدا، جایی که هیشکی نباشه جز خودم و خودت

بعد اروم زیر گوشت فریاد بزنم: دوســــــــــــــــــت دارم

(آن عشق که در پرده بماند به چه ارزد؟

عشق است و همین لذت اظهار و دگر هیچ!!!)


تو هم نامردی نکنی لطفا به کسی نگو😉😉😉😉😉


(تاب دلتنگی ندارد آن که مجنون می شود)


متن عاشقانه

از ترحم تا مروت وز مدارا تا وفا

هرچه راکردم طلب دیدم ز عالم رفته است

بیدل دهلوی


جسمم همه اشک گشت و چشمم بگریست

در عشق تو بی جسم همی باید زیست

از من اثری نماند این عشق ز چیست

چون من همه معشوق شدم عاشق کیست

ابوسعید ابوالخیر


خرقه پوشی من از غایت دین داری نیست

پرده‌ای بر سر صد عیب نهان می‌پوشم

حافظ


اندر دل بی‌وفا غم و ماتم باد

آن را که وفا نیست ز عالم کم باد

دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد

جز غم که هزار آفرین بر غم باد

مولوی


دیده از دیدار خوبان برگرفتن مشکلست

هر که ما را این نصیحت می‌کند بی‌حاصلست

آن که می‌گوید نظر در صورت خوبان خطاست

او همین صورت همی‌بیند ز معنی غافلست

سعدی